اكنون نشانهاي از درون جريان تاريك زمان سر برآورده است. سرنخي دقيق از اين كه كسي پايان زندگي آلبر كامو را رقم زده است.
در روز چهارم ژانويه 1960 كامو در راه برگشت به پاريس همراه ناشرش ميشل گاليمار و نيز آن و ژنين ــ دختر و همسر گاليمار ــ و همچنين سگشان در يك سانحه هولناك جان باخت. عموما مرگ آلبر كامو را تصادف تلقي ميكنند اما جوواني كاتللي به شواهدي دست يافته كه نشان ميدهد ممكن است كامو به قتل رسيده باشد. كاتللي پس از سالها تحقيق دقيق نشان ميدهد كه چرا سران اتحاد جماهير شوروي سرسختانه در پي حذف آلبر كامو بودهاند. او پرسشهاي مهمي مطرح ميكند كه ممكن است پس از سالها معماي مرگ نويسنده شهير قرن بيستم را روشن كند: ماموران كاگب چطور از بازگشت كامو و همسفرهايش باخبر شدند؟ تلفن كامو به منشياش شنود شده بود يا ماريا كاسارس، معشوقه ابدياش، با بياحتياطي مرگ او را رقم زد؟ آيا كامو از مرگ خود خبر داشت كه در نامهاش به كاسارس قول داد كه شب چهارم ژانويه سر وقت به شام برسد، «مگر اينكه در جاده اتفاقي بيفتد»؟