درباره‌‌ی دفترچه‌های کتاب‌فروش

به يكباره همه چيز برايم معناي جديدي پيدا كرد و واضح‌تر شد. عشق عجب معجزه‌گري است! به بدني كه بدون هيچ افسوسي به سمت پايان مي‌رفت، زندگي بخشيده بود. فكر كردم آيا مرا به ياد خواهد آورد؟ آن مرد سرخورده‌اي را كه مانند پرنده بي‌پرو بالي در ساحل دريا ايستاده بود و به آخرين صحنه‌اي فكر مي‌كرد كه چشمانش قبل از رفتن به عدم، ثبت مي‌مرد.

آخرین محصولات مشاهده شده