زمانی که هم‌بازی پولاک بودم (بچه‌محل نقاش‌ها 7)

زمانی که هم‌بازی پولاک بودم (بچه‌محل نقاش‌ها 7) - 0

زمانی که هم‌بازی پولاک بودم (بچه‌محل نقاش‌ها 7)

کد آیتم: 250463

45,000 تومان

اتمام موجودی

دالی معترضانه گفت: «پگی، من امروز برای دیدن نمایشگاه نیومده‌م. فقط اون پسر رو آوردم که چند تا عکس...»پولاک گفت: «بله برام تعریف کرد. تازگی‌ها پیکاسو رو دیدی؟»اخم‌های دالی رفت توی هم. گفت: «همین چند روز پیش. باید بگم از قبلش هم بدتر شده. حتی دیگه نقاشی‌هاش هم خوب نیست.»عصبی داد زدم: «اما از کارهای شما بهتره. فریدا راست می‌گفت، شما اون‌قدر با ظرافت نقاشی می‌کنین که حال آدم به هم می‌خوره.»دالی چشم‌هایش را رو به من گشاد کرد و گفت: «زنِ دیه‌گو ریورا این رو گفت؟ از کِی تا حالا زن‌ها هم نقاش شده‌ن؟»با لبخندی پیروزمندانه به پگی گوگنهایم و بعد به جکسون پولاک نگاه کرد. پولاک خون‌سرد و مؤدب گفت: «زن من هم نقاشه. می‌تونم بگم خیلی چیزها رو از اون یاد گرفتم.»