درباره‌‌ی آخر شاهنامه (مجموعه شعر)

اينجا كه ماييم سرزمين سرد سكوت است. بالهامان سوخته‌ست، لب‌ها خاموش. نه اشكي، نه لبخندي، و نه حتي يادي از لب‌ها و چشم‌ها زيراك اينجا اقيانوسي‌ست كه هر بدستي از سواحلش مصب رودهاي بي‌زمان بودن است. وز آن پس آرامش خفتار و خلوت نيسي. همه خبرها دروغ بود.

آخرین محصولات مشاهده شده