درباره‌‌ی آروشا و پایان زمان (آروشا 1)

آروشا دختري هندي است و با مادر باستان‌شناسش در موزه هنر باستان زندگي مي‌كند. او براي اين كه پيش دوستانش كم نياورد، گاهي دروغ مي‌گويد و داستان سر هم مي‌كند. يك روز دوستانش به موزه مي‌آيند تا ته‌وتوي ماجراي ماجراي چراغ نفرين‌شده را كه از آروشا شنيده‌اند، درآورند... آيا سرانجام داستان‌هاي آروشا واقعيت پيدا مي‌كند؟ آيا وقتي كه او به چراغ نفرين‌شده دست مي‌زند و جهان از حركت مي‌ايستد، باز هم نبايد حرف‌هاي او را باور كرد؟ اگر ديو باستاني بيدار شود و همه درجا متوقف شوند، آيا باز هم حرف‌هايش باوركردني نيست؟

آخرین محصولات مشاهده شده