از نمايشنامه‌نويسان يونان باستان هيچ‌يك به اندازه‌ي ائوريپيدس براي خواننده‌ي امروزي سخن گفتني ندارد. مضامين عمده‌ي آثار او: ستم‌ديدگي زنان، قساوت و بيهودگي جنگ و درماندگي و ابتذال فاتحان، تعارض ميان آزادي و نظم، ايمان و عقل و احكام جزمي و واقعيت، هنوز هم انسان امروزي را به خود مشغول داشته است. نمايشنامه‌هاي او به ياد ما مي‌آرد كه انسان‌بودن به چه معناست. ارسطو او را تراژيك‌ترين نمايشنامه‌نويس مي‌خواند و برخي ديگر او را نخستين شاعر دموكراسي لقب داده‌اند. ائوريپيدس هنرمندي سنت‌شكن بود. او هسته‌ي اصلي اسطوره را حفظ مي‌كرد اما در روايت داستان و پردازش شخصيت‌ها راه خود را مي‌رفت. زمانه‌ي ائوريپيدس با ظهور فيلسوفاني چون سقراط و پروتاگوراس جهش بزرگي در فرهنگ يونان پديد آورد و اين تحول در هنر آن زمان، خاصه در تراژدي‌هاي ائوريپيدس بازتاب يافت. او متفكري شكاك بود، ذهني جستجوگر و خرده‌سنج داشت كه با پاسخ‌هاي متعارف قانع نمي‌شد. بسياري از باورهاي اهل زمانه را آماج ترديد و انتقاد مي‌كرد و از همين روي ميان مردم هم‌روزگار خود چندان محبوبيتي نداشت. قدر والاي او در قرن چهارم ق.م. شناخته شد و بار ديگر در قرن بيستم در كانون توجه قرار گرفت. نمايشنامه‌نويسان رمي، ازجمله مشهورترين ايشان يعني سنكا ائوريپيدس را استاد و راهنماي خود مي‌شمردند و ميراث او از طريق ايشان به نمايشنامه‌نويسان عهد رنسانس رسيد. در اين مجموعه پنج نمايشنامه را كه بي‌گمان در شمار بزرگ‌ترين دستاوردهاي اوست گرد آورده‌ايم. هريك از اين نمايشنامه‌ها جنبه‌اي از تفكر و دغدغه‌هاي انساني اين شاعر بزرگ را به ما نشان مي‌دهد و در همه‌ي آن‌ها با شاعري آشنا مي‌شويم كه زبان شعر را تا اوجي دست‌نيافتني تعالي بخشيده است.