درباره‌‌ی استواری ما

سال‌هاست كه آوا و گزاويه خوب و خوش در كنار هم زندگي مي‌كنند. پستي و بلندي روزگار بر عشق اين دو تاثير نگذاشته است و آن‌ها همچنان همديگر را به‌اندازه روز اول آشنايي دوست دارند. هر دو شيفته شغلشان هستند: آوا صاحب يك گالري هنري است و گزاويه يك كلينيك دامپزشكي را مي‌گرداند. هر دو از زندگي روزمره و وقت‌گذراني با فرزندانشان لذت مي‌برند اما قرار نيست روزگار خوش اين خانواده ادامه داشته باشد. يك حادثه همه‌چيز را زير و زبر مي‌كند: گزاويه با زن ويولن‌نوازي تصادف مي‌كند. حالا ديگر هيچ‌چيز مثل قبل نيست. تنش و آشوب بر زندگي اين زوج و فرزندانشان سايه مي‌افكند.

آخرین محصولات مشاهده شده