درباره‌‌ی اعترافات 1 آنارشیست

خلاصه آن روز راهم را دور كردم و از ميدان توپخانه رد شدم؛ اين شد كه عبور شاه و همراهانش را ديدم. به ميدان بهارستان كه رسيدم سواره‌نظام قزاق جلوي مجلس مانور مي‌داد و حتي توپي را به نمايش گذاشته بود. گمان كردم باز هم نمايش تئاتر است، اما در واقع اين‌بار فرمان از قبل صادر شده بود. روزهاي بعد، شاه با دسيسه و همكاري ماموران روس، سلاح‌ها را از پايتخت جمع‌آوري كرد تا آن‌ها را نزد خود در باغ شاه نگه دارد، بعد توپ‌ها را در دروازه‌هاي شهر مستقر كرد و بعد هم خواست كه مجلس همه قدرت را به او واگذار كند و سرشناس‌ترين مخالفانش به تبعيد فرستاده شوند.

آخرین محصولات مشاهده شده