درباره‌‌ی الکتر (گنجینه آثار نمایشی دوران قاجار 10) نمایش‌نامه

دسته دختران: بلي! قابل زاري و لايق سوگواري بود آن صدايي كه در مراجعت پدرت در اتاق جشن مي‌پيچيد. موقعي كه تبر آهنين به روي او مي‌زدند، خيانت تهيه گناه را مي‌ديد و زاني اجرايش كرد. اين و آن مرتكب عمل خلاف وحشتناك شدند كه قاتل اسباب كار خواست. (زيرا كه آن) يك خداوند يا يك شخص فناپذير بود! الكترا: اي روزي كه براي من از تمام روزها شوم‌تر و بدتر بودي! اي شب! اي جشن وحشتناك روز متنفر! كه پدرم زير ضربت دو قاتل ظالم جان داد. دو قاتل كه زندگاني مرا گرفتند و مرا به اختيار خود نگاه داشتند.

آخرین محصولات مشاهده شده