درباره‌‌ی بیگانه

امروز تو دفتر سرم خيلي شلوغ بود. كارفرمايم محبتش گل كرد. پرسيد آيا خسته نيستم و خواست سن مامان را بداند. گفتم «حدود شصت.» كه يك‌وقت اشتباه نكرده باشم و نمي‌دانم چرا قيافه‌اش نشان داد خيالش آسوده شده و قضيه را خاتمه‌يافته دانست...

آخرین محصولات مشاهده شده