درباره‌‌ی تو را در گوش خدا آرزو کردم

يادم است روزهاي بعد از رفتن مادرم وقتي به جاي گريه و بي‌تابي در سكوت گوشه اتاق كز مي‌كردم، ماهي مي‌آمد سراغم. مي‌گفت: «هر وقت دلت از دنيا گرفت برو زير طاق آسمون و آرزوهاتو توي گوش خدا بگو.» مي‌گفت: «حرف دلتو كه به خدا بگي هم تو آروم مي‌گيري و هم آرزوت برآورده مي‌شه.»

آخرین محصولات مشاهده شده