درباره‌‌ی خانه

به پشت دراز كشيده بودم، دست‌ها روي شكم، پاها جمع به طرف شكم. از وقتي يادم است اين توانايي را داشتم كه خودم بشوم پناهگاه خودم، حلزوني كه مي‌خزد توي لاك خودش، عنكبوتي كه در خودش مي‌پيچد و گلوله‌اي مي‌شود. قرار داشتن توي جعبه خوشايند نبود، سخت نبود، اما خوشايند نبود...بعد، لحظه‌اي هم فكر كردم واقعا به دو نيمه اره شده‌ام- نه جسمي، بيشتر ذهني. خانه، آخرين اثر يوديت هرمان، روايت مردماني است كه يك‌سر در جستجوي رسيدن به موطني آشنا هستند، در تكاپوي گذر از جهان كهنه به نو. جستجوگراني كه تلاش مي‌كنند بر روزمرگي و روزمرگي‌شان غلبه كنند.

آخرین محصولات مشاهده شده