درباره‌‌ی خرستان 1 (مجموعه داستان)

... در اين فاصله، قانون خركي داشت با موفقيت شلنگ‌ تخته خودش را مي‌انداخت و پيش‌تر و پيش‌تر مي‌رفت و خركي‌تر و خركي‌ترمي‌شد؛ دنيا ديگر خودش را راحت كرده بود از شر مرز و مليت و فرهنگ و سنت و آداب و رسوم و حتي زبان. همه با خيال راحت فقط عرعر مي‌كردند و بس، و وقت و بي‌وقت، در پيشگاه مجسمه مطلاي خر، خم و راست مي‌شدند.

آخرین محصولات مشاهده شده