درباره‌‌ی در کمال خونسردی (گزارشی واقعی از چند فقره قتل و پیامدهای آن)

ماجرا از خبر كشتار خانواده‌اي چهار نفره در سال 1959 آغاز شد، خبري كوتاه كه كاپوتي را بر آن داشت تا مانند كارآگاهي كلاسيك پي همه‌ سرنخ‌هايي برود كه پيرامون اين جنايت فجيع وجود داشت. پس از دستگيري قاتلين، او ماه‌هاي بسياري را با آن‌ها حرف زد. با هر آدمي كه چيزي ديده بود، با هر شاهدي، و شش سال بعد، يعني در 1966، كتاب انتشار يافت و پرچم‌دار جرياني شد كه امروزه «ناداستان خلاق» مي‌نامندش، كتابي كه آن را طنين صداي تبر راسكولنيكف دانسته‌اند در ذهن غول ادبيات آمريكا ، صداي تبري كه او را به كانزاس خونين كشاند تا كشف كند چرا اين انسان‌ها مي‌بايست سلاخي مي‌شده‌اند و چرا اين دو جوان ميل به ريختن خون داشته‌اند. در كمال خونسردي تاريخ مستندنگاري خلاق را به بعد و قبل از خود تقسيم كرده است...

آخرین محصولات مشاهده شده