درباره‌‌ی دنیای تاریک‌روشن

ورنر هرتسوگ، فيلم‌سازِ صاحب‌سبك آلماني و برنده‌ي جايزه‌ي كن كه با فيلم‌هاي سورئال خود توانسته مخاطبانش را به سفرهاي سينماييِ معركه‌اي ببرد، اين بار در كتاب دنياي تاريك‌روشن ما را با داستان غريبي همراه مي‌كند كه بعد از تمام‌شدن كتاب هم با ما خواهد بود، درست شبيه فيلم‌هايش. هيرو اونودا، كهنه‌سربازي ژاپني، با يونيفرم مندرسي بر تن و تفنگ زنگ‌زده‌اي بر دوش، بيشه‌زار انبوه جزيره‌ي لوبانگ را به تسخير خود درآورده است. او كيست؟ شبح است؟ انسان است؟ روح جنگل است؟ يا فقط سربازي وظيفه‌شناس؟ هيرو اونودا در اين كتاب از نگاه ورنر هرتسوگ روايت مي‌شود؛ به عبارتي روح ژاپن به روايت فيلسوف‌مآبي آلماني. اونودا به‌راستي كه بود؟ شايد اسطوره‌اي برآمده از دل جهان مدرن. داستاني تا اين حد عجيب را دشوار مي‌توان حقيقت دانست؛ حتي بااين‌كه از وقايع مستند است. مگر نه اين‌كه يونگ باور داشت اساطير بازتابي از ناخودآگاه جمعي بشرند! شايد اونودا بخشي از روح كهن ژاپن بود كه بعد از جنگ جهاني دوم و مدرنيزه‌شدن بيش‌ازحد ژاپن، ترجيح داد در تاريكي جنگل پنهان شود و آنچه را در دنياي بيرون رخ مي‌داد انكار كند. هرتسوگ بيست‌وپنج سال پيش از انتشار اين كتاب اونودا را ملاقات كرده بود؛ گويي براي هضم و درك سفر اديسه‌وار اونودا ربع قرن زمان نياز داشت. اما اين‌ بار ظاهراً آقاي كارگردان احساس كرده بود دوربين نمي‌تواند تصوير درون ذهن او را به مخاطب نشان بدهد. كارگرداني كه نزديك به شصت سال دست‌به‌دوربين بود و فيلم مي‌ساخت براي روايت داستان اونودا دست‌به‌دامان ادبيات مي‌شود و اولين رمان خود را، آن ‌هم در هشتادسالگي، مي‌نويسد. هرچند ديد سينمايي هرتسوگ هرگز داستان را ترك نمي‌كند و در طول كتاب تصاوير چنان جان مي‌گيرند كه بارها احساس مي‌كنيم در حال تماشاي وقايع داستان از لنز دوربين هرتسوگ هستيم. شايد او مي‌خواسته فيلمي درباره‌ي اونودا بسازد، اما در نيمه‌ي راه نوشتن فيلم‌نامه احساس كرده اين داستان براي تبديل‌شدن به فيلم بيش‌ازحد انتزاعي است. البته هرتسوگ با نويسندگي چندان بيگانه نبوده، اما كتاب‌هايي كه پيش از اين نوشته است همگي غيرداستاني‌اند. هرتسوگ در اين كتاب هم مانند فيلم‌هايش دنبال پاسخ‌هايي فلسفي براي سخت‌ترين سؤال‌هاي زندگي مي‌گردد.

آخرین محصولات مشاهده شده