درباره‌‌ی زندگی واقعی

راوي در اين درام‌شعر خوفناك به سير تحول و دگرديسي خود از دوران سرخوشي و نشاط معصومانه كودكي به نوجواني آكنده از تلاطمات رانه‌هاي قدرتمند و مهارناشدني دوران بلوغ در رويارويي با سازوكارهاي سركوب‌هاي اجتماعي و فرهنگي و نقش‌هاي هنجارين شده: نقش شكار براي جنس مونث، و نقش شكارچي براي جنس مذكر (پدر، برادر، همسر و...) مي‌پردازد، اما به رغم اينكه به او تفهيم شده كه ارزشي برابر مرد ندارد، و بايد هميشه در نقش شكار باقي بماند و به راهي كه مادرش بدان تن داده پا بگذارد، از راه و رسم تعريف شده سر مي‌پيچد و از آنجا كه نمي‌خواهد نه شكار باشد و نه شكارچي، مبارزه عليه جبرهاي اجتماعي و تبعيض جنسيتي را تا غايت رهايي دنبال مي‌كند.

آخرین محصولات مشاهده شده