درباره‌‌ی سیاژ

سعي كرد مغزش را بارور نكند. حس‌هاي بد را بكشد! اگر به اعتمادش خدشه مي‌افتاد، اول خودش را نابود مي‌كرد. براي آپديت كردن خودش، فرمان موتور را سمت خانه‌باغ آقابزرگ چرخاند تا سراغ عشقش برود. روي كاخن كه ضربه مي‌زد، زهر تنش كشيده مي‌شد. وارد استوديو كه شد اولين موزيك داخل دستگاه را پلي كرد و سراغ كاخن رفت. نشت و همراه آهنگ ضرب گرفت. سرش مانند ملودي‌ها مي‌چرخيد و بالا و پايين مي‌شد. بدحالي بود عاشقي و خط افتادن روي اعتمادش!

آخرین محصولات مشاهده شده