دربارهی صدای زندگی
در حالي كه همهجا به رودخانه خون تبديل شده بود و شيشهها در حال شكستن بودند من هم يك طرف يخزده بودم و نميدانستم چهكار بايد بكنم و از دور داشتم با ترس به اتفاقات نگاه ميكردم. از همان اول چشمم به آن زن بود. بيرحمانه داشتند او را ميزدند. روي لباسش چيزهاي براقي بود ولي وقتي به خون آلوده شد هر قسمت، طور ديگري برق ميزدند.
محصولات مرتبط
10 %
10 %
10 %
مثلث
زیستن در روزگار سخت (نصایح قلبی برای روزهای دشوار)
When things fall apart
144,000 تومان
160,000 تومان
10 %
10 %
10 %
10 %
10 %
کتابسرای نیک
مجموعه داستانهای شاهنامه کتاب دوازدهم (شاه آسمان و 7 گردان)
121,100 تومان
134,500 تومان