دربارهی طبل حلبی
براي درك درست و ارزشگزاري گونترگراس، نخست بايد شاهكارش طبل حلبي را خواند؛ بدون خواندن اين اثر هر نوع اظهار نظر قطعي پيشداوري صرف است.
گرايش گونترگراس به نويسندگاني چون رابله و سروانتس و شيوه نوشتن داستاني آنها و به كار گرفتن اسطوره و افسانه و فابل و انتخاب آدمهاي گوژپشت و گورزاد و غمبادي و سگ و موش و گربه همه از اين رهگذر است. آدمهاي گراس اغلب مجنون و معيوب و عليلاند، اغلب دلقكاند، اما از نيرويي عجيب و شيطاني برخوردارند، از نيروي قهرمانسازي...
طبل حلبي اثري است فلجكننده، خواننده را در چنگال خود ميگيرد، و آنگاه با سر در گنداب زندگي دهشتزا رهايش ميكند.
شخصيت اصلي اين رمان پسري است كه تصميم ميگيرد از سن سه سالگي بزرگتر نشود. بنابراين در همان قد و قواره كودكي باقي ميماند. اما از نظر فكري رشد ميكند. افراد دور و بر اين پسر او را كودك ميانگارند. در حالي كه او همه چيز را مي بيند و درك ميكند و هر جا كه بتواند از تواناييهاي خاص خودش براي تفريح يا تغيير شرايط استفاده ميكند. اين كتاب برنده جايزه ادبي نوبل سال 1999 ميباشد.
كد كالا | 1841 |
زبان | فارسی |
نویسنده | گونتر گراس |
مترجم | سروش حبیبی |
سال چاپ | 1402 |
نوبت چاپ | 12 |
تعداد صفحات | 800 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 16 * 22.2 * 4 |
نوع جلد | گالینگور |
وزن | 985 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.