درباره‌‌ی عاشقانه‌های زیر آب (مجموعه داستان)

من خيلي چيزها را به تو نگفتم. حتي آن روز كه طوفان شد و تو مي‌خواستي به دريا بروي تا موج‌ها بغلت كنند و روي شانه‌هايشان بروي. من به تو نگفتم شنا بلد نيستم. نگفتم از دريا مي‌ترسم و تو جلو مي‌رفتي و موج‌ها تو را بلند مي‌كردند و من مي‌ترسيدم نكند يكي از اين موج‌ها عاشقت شود و تو را براي هميشه با خودش ببرد.

آخرین محصولات مشاهده شده