درباره‌‌ی مرگ راهنمای رودخانه

اگرچه مي‌توانم تمام اتفاقات را در الهام‌هايي كه به من مي‌شود ببينم و اين شامل ديدن خودم در روزگاري كه بر من گذشته هم مي‌شود، اما هيچ‌كس قادر به ديدن من نيست. چنان از چشم‌ها غايبم كه انگار تمام زندگي‌ام نامرئي بوده‌ام. دنيا تغيير كرد و زندگي پيش رفت و روزنامه‌هاي آخر هفته و مجله‌هاي زنان درآمد و برنامه‌هاي راديو و تلويزيون پر شد از توصيف آنچه مد روز است و آنچه نيست و چه كسي در حال تغيير اوضاع است و چه كسي صاحب قدرت است و چه كسي در حال از دست دادن آن. تمام قصه‌هاي صاحبان ثروت و شيفتگان قدرت؛ اما انگار من هرگز جزئي از اين دنيا نبوده‌ام. انگار اگرچه تمام زندگي‌ام پريدن از سويي به سويي ديگر بوده، بخشي از وجودم يكسره در سكوني ابدي وامانده است. چرخ دنيا گرديده اما من سوار بر آن نبوده‌ام.

آخرین محصولات مشاهده شده