درباره‌‌ی ناکجا و 2 نمایش‌نامه دیگر (نمایش‌نامه)

دخترك نمايش ناكجا مي‌گويد:«مي‌خواهم برگردم به عقب، به جايي كه آدم‌ها روي زمين زندگي مي‌كردن، اما هيچ‌چيزي به اسم سرزمين نبود، هيچ مرز و هيچ سرحدي. برگردم به عقب، عقب‌تر، به جايي كه همه‌جا آب بود. يه اقيانوس بزرگ و نهنگ‌ها توش آزاد بودن كه هر جا دلشون مي‌خواد برن و هيچ ساحلي نبود كه خودشون رو توشون بندازن. آزاد آزاد.»

آخرین محصولات مشاهده شده