دربارهی نسل فاضلابها (مجموعه داستان)
در آن سالها هرگز غذاي گرم نخوردم. صورتم هميشه بوي گازوئيل ميداد. هر بار لاستيكهاي پنجر شدهي كاميونها را تعويض ميكردم و از اين ماشين به آن ماشين ميرفتم و در ميان رانندهها دست به دست ميشدم. گاه رانندهاي تصادف ميكرد و ميمرد...
گاه رانندهاي حوصلهي سكوت را نداشت و مرا به رانندهي ديگري واگذار ميكرد...
گاه به همراه كاميون به راننده ي ديگري فروخته ميشدم.
كد كالا | 257022 |
زبان | فارسی |
نویسنده | جبار جمال غریب |
مترجم | رضا کریممجاور |
سال چاپ | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 107 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 21 * 14.3 * 0.5 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 127 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.