دربارهی هی زن گریه نکن (داستان زندگی من با باب مارلی)
هي زن! گريه نكن فقط داستان يك زندگي نيست، فقط داستان يك موزيسين هم نيست؛ داستان دو زندگي عجيب و پربار است، دو موزيسين در همه فراز و نشيبها از گمنامي مطلق تا محبوبيت جهاني، اينبار از فرش تا عرش؛ كه يكي از آنها، باز هم به فراخور زن بودن در آن روزگار، به تمامي از خود ميگذرد تا ديگري موفق شود اما ريتا مارلي خود معنايي ديگرگونه از موسيقي و زندگي ميآفريند و به نام باب مارلي نيز در زيستن و هنرورزي معنايي بلند ميبخشد.
... جورجي در بسياري از آهنگهاي باب همچون «ميشه آتيش روشن كرد» حضورداشت. او هنوز هم به من سر ميزند و دوست من است. من خاطرات روشن و واضحي از وقتهايي كه جورجي آتش روشن ميكرد و واقعا «سراسر شب» ميسوخت به ياد دارم. باب هميشه درباره مسائل واقعي و احساساتش مينوشت. آنها گيتار ميزدند و همه ما ميخوانديم و فرني ذرت ميخورديم يا هر آنچه آن روز پخته بوديم با هم خورديم. باقي آهنگ هم بر پايه واقعيت استوار بود و چون باب بسيار صميمي و با خودش صادق بود، حس ميكنم بايد اين جا روي اين خصلت او و آهنگهايش تاكيد كنم. عمه هميشه ميگفت: «قصه به هم نباف.» كه منظورش از قصه، دروغ بود. پس اين، «قصه» نيست؛ اين روايت زندگي من است.
كد كالا | 259598 |
زبان | فارسی |
نویسنده | ریتا مارلی - هتی جونز |
مترجم | مینا صفار |
سال چاپ | 1400 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 316 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 20.5 * 13.9 * 2 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 288 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.