«خانم كاس، اميدوارم پسزتون بتونه به چندتا سوال درمورد دختري كه ديشب ناپديد شده جواب بده...» اريكا كاس زندگي و خانواده عالي دارد. تا يك روز عصر كه دو كارآگاه جلوي خانه‌اش مي‌آيند. يك دختر دبيرستاني از محله آرام اريكا ناپديد شده است. پليس به بدترين سناريو فكر مي‌كند... قتل. و پسر نوجوان اريكا، ليام، آخرين نفري است كه اين دختر را زنده ديده است. اريكا هميشه چيزي شوم و نگران‌كننده را در فرزند بزرگ‌تر و به‌ظاهر بي‌عيب‌و‌نقصش حس مي‌كرد. مي‌خواهد باور كند كه پسرش بي‌گناه است، ولي با بيشتر شدن شواهد، نمي‌تواند حقيقت را انكار كند... ممكن است ليام كاري باورنكردني انجام داده باشد.