درباره‌‌ی چشم‌هایش و ملکوت (بزرگ علوی و بهرام صادقی) مروری بر همه داستان‌ها

بزرگ علوي و بهرام صادقي هيچ شباهتي به هم ندارند. يكي اهل معاشرت بود، ديگري نبود. يكي اهل محفل و دوستي و رفاقت بود، ديگري از هر محفل و دار و دسته‌اي فراري بود. يكي اهل مدارا بود، ديگري نبود. يكي دوست داشت رمان بنويسد و داستان‌ كوتاه مي‌نوشت و آن ديگري سوداي رمان در سر نداشت. چه عيبي داشت؟ اصل ماجرا قصه بود و هر دو مي‌دانيم قصه‌گو بودند. اما زمانه به هيچ كدام فرصت كافي نداد... و اين هم شايد وجه مشترك ديگر‌ باشد كه مي‌شود ميان اين دو نفر پيدا كرد. نه فقط شايد. بل كه لابد و بدون شك. به شرطي كه به روزگاري كه از سر گذراندند و به دستاوردهاي هر دو از نزديك و به دقت نگاه كنيم.

آخرین محصولات مشاهده شده