درباره‌‌ی 1001 شب (نمایش‌نامه)

ملك‌زاده قمرالزمان زيباروترين جوان در ديار خالدان بود كه از اندام به بيد مي‌مانست و از برازندگي به غزل، در ملاحت و فصاحت به حد كمال بود. ملك‌زاده جوان در كردار خود باوقار بود و از مزاح و سبك‌رفتاري بس بيزار و گريزان. سال عمرش كه به بيست رسيد، پدرش، ملك شهرمان، خواست پيش از مرگ خود، او را مملكت سلطان كند. اما ملك‌زاده پيش از آن بايد زن مي‌گرفت.

آخرین محصولات مشاهده شده