دو زن، شرکتی پر از راز و جنایتی وحشتناک که نمی‌توان آن را جبران کرد...دوان شیف آدم عجیبی است. در شرکت ویکسد، تولیدکننده مکمل‌های غذایی که دوان در آن به عنوان حساب‌دار کار می‌کند، همه این طور فکر می‌کنن. او هیچ دوستی ندارد. همیشه هم دقیقا سر ساعت 8:45 صبح سر کارش آماده است.پس یک روز صبح، وقتی که او سر ساعت در محل کارش حاضر نمی‌شود، همکارش، ناتالی فارل - زیبا، محبوب و با دارا بودن پنج سال سابقه بهترین فروشنده - غافلگیر می‌شود. بعد تماس تلفنی ناشناس و ناراحت‌کننده‌ای دریافت می‌کند که همه‌چیز را به‌هم می‌ریزد...معلوم می‌شود که دوان یک آدم منزوی و عجیب و غریب نیست، بلکه هدف کسی در همان نزدیکی قرار گرفته. و حالا ناتالی به شکلی جدایی‌ناپذیر به دوان بند شده و خودش را در یک بازی پیچیده موش و گربه اسیر می‌بیند که او را به فکر می‌اندازد: قربانی واقعی کیست؟
