درباره‌‌ی بر باد رفته 2 (جیبی) عاشقانه‌های کلاسیک 19

اسكارلت متوجه همه‌چيز مي‌شد، روزها با آن زندگي مي‌كرد و شب‌ها با فكرش به بستر مي‌رفت و همواره در ترس از اين بود كه چه بر سرشان مي‌آيد. مي‌دانست كه نام او و فرانك به‌خاطر ماجراي توني در فهرست سياه يانكي‌ها بود و هر لحظه امكان داشت فاجعه‌اي بر سرشان ببارد. اما حالا كمتر از هميشه آمادگي داشت تا از نو شروع كند، حالا كه نوزادي در شكم داشت، كارگاه چوب‌بري جديدي داشت كه سود مي‌داد و بايد مخارج تارا را تا پاييز آينده، كه محصول پنبه برداشت مي‌شد، تامين مي‌كرد...

آخرین محصولات مشاهده شده