درباره‌‌ی بی‌پایانی

بلقيس سليماني در رمان بي‌پاياني مانند بسياري از آثار قبلي‌اش روح تاريخ را احضار مي‌كند. اين‌بار در روايتش يك درون‌مايه‌‌ي پليسي و معمايي نيز وجود دارد كه داستان را سرشار از هيجان مي‌كند. زوجي باز‌نشسته تصميم گرفته‌اند به شهر كوچك پدري مرد بازگردند. راوي، كه زني مدرن و امروزي است، از آن ديار دل خوشي ندارد اما آن‌ها تصميم گرفته‌اند با ساختن يك اقامتگاه توريستي بازنشستگي‌شان را به دور از هياهوي شهرهاي بزرگ و سياست بگذرانند. در ابتدا همه‌چيز عادي و خوشايند به نظر مي‌رسد اما حوادث بسيار هولناكي در انتظار اين زن و خانواده‌ي اوست.... سليماني در بي‌پاياني شخصيت زن خود را در موقعيتي مرموز و انباشته از خشم، كدورت و افسانه‌ي هول‌آوري قرار مي‌دهد كه مي‌خواهد او را زنده‌به‌گور كند.

آخرین محصولات مشاهده شده