درباره‌‌ی تذکره‌الاولیا (همراه با شرح احوال و نقد و تحلیل آثار عطار به تصحیح نیکلسون)

وقتي يعقوب و يوسف به هم رسيدند يعقوب از يوسف گله كرد كه با عشق و محبتي كه به تو داشتم و رنجي كه در فراق تو مي‌بردم، چرا يك نامه ننوشتي و مرا از حال خود آگاه نكردي؟ يوسف به خادمي گفت كه آن نامه‌ها كه به پدر نوشته‌ام بياور. خادم هزاران نامه آورد كه فقط بر عنوان آنها نام خدا نوشته و باقي چون برف سپيد مانده بود. يوسف گفت بارها نامه نوشتم و چون نامه به پايان مي‌بردم جز نام خدا محو مي‌شد و سپيد مي‌ماند و جبرئيل مرا از نوشتن منع مي‌كرد.

آخرین محصولات مشاهده شده