جمع‌آوري جعبه و توپ در شهر مُد شده بود! جعبه‌هاي رنگارنگ و توپ‌هاي فانتزي اما تو خالي. همه‌ي اهالي دهکده‌ي وِمي‌کي‌ها مشغول جمع کردن جعبه و توپ بودند؛ همه به‌جز پانچلو. پانچلو هم براي اين‌که از ديگران عقب نيفتد، سعي کرد هر کاري لازم بود انجام دهد تا مثل آن‌ها شود. او تصور نمي‌کرد مجبور شود اين‌قدر تلاش کند و از چيزهايي که برايش مهم بودند صرف نظر کند تا صاحب جعبه‌ها و توپ‌هاي بيشتري شود. تا اين‌که ايلاي، سازنده‌ي پانچلو، از اين فرصت استفاده کرد تا موضوع مهمي را به او يادآوري کند. «تو بيش از اين‌ها برايم ارزشمندي چون تو را با عشق ساخته‌ام و همين‌طور که هستي دوستت دارم» آيا شما نيز گاهي نياز داريد که اين موضوع به شما يادآوري شود؟