درباره‌‌ی تک‌درخت انجیر

آدم‌ها هر روز از كنار ما رد مي‌شوند، در سايه ما مي‌نشينند، مي‌خوابند، سيگار مي‌كشند و دور هم جمع مي‌شوند، برگ‌هاي ما را مي‌كنند و با ميوه‌هايمان شكمشان را پر مي‌كنند، شاخه‌هايمان را مي‌شكنند، وقتي بچه‌اند آن‌ها را مثل اسبي مي‌رانند و بزرگ‌تر و بي‌رحم‌تر كه مي‌شوند از تركه‌مان استفاده مي‌كنند تا مبادا كسي از آن‌ها سرپيچي كند، نام معشوقشان را روي تن ما حك مي‌كنند و قسم ابدي عشق مي‌خورند، با برگ‌هاي سوزني‌مان گردن‌بند درست مي‌كنند و با رنگ كردن گل‌هايمان اثر هنري‌اي مي‌آفرينند، از الوارمان براي گرم كردن خانه‌هايشان استفاده مي‌كنند و گاهي اوقات چون جلوي ديدشان را گرفته‌ايم مار ار قطع مي‌كنند، از ما گهواره، چوب‌پنبه سر بطري‌هاي شراب، آدامس، اسباب‌واثاثيه چوبي و سازهاي مسحوركننده‌اي درست مي‌كنند، ما را تبديل به كتاب‌هايي مي‌كنند كه در شب‌هاي زمستان در دنياهاي آن غرق مي‌شوند، از چوبمان براي ساختن تابوت‌هايي استفاده مي‌كنند كه توي آن‌ها با زندگي وداع مي‌كنند و يك متر و هشتاد سانتي‌متر زير زمين با ما دفن مي‌شوند، حتي برايمان شعرهاي عاشقانه مي‌نويسند و ما را رابط‌هاي بين زمين و آسمان مي‌نامند، با اين همه بازهم ما را نمي‌بينند.

آخرین محصولات مشاهده شده