درباره‌‌ی خط‌خورده

بهش رسيدم و كنارش ايستادم. چتر رو طرفش گرفتم كه بالاي سر هر دومون نگه داره. از دستم گرفت و بست. لبه بوم گذاشت. پوزخند زدم و پرسيدم: چرا همه‌اش مي‌آيي اينجا؟ نگاهش رو به اطراف انداخت و وقتي از جواب شنيدن نااميد شده بودم، به حرف اومد: خلوته....

آخرین محصولات مشاهده شده