درباره‌‌ی داستان انتقام

وقت انتقام است. پوريا و هومن با دو نفر ديگر از دوستانشان، چشم‌انتظار اين لحظه بوده‌اند تا انتقام تمام بلاهايي را بگيرند که معلم سرشان آورده بود. معلم به‌همراه همسرش به ويلاي خارج از تهرانشان رفته‌اند و اين همان لحظه‌اي است که بچه‌ها منتظرش بودند. سيامک گلشيري در داستان انتقام از شبي هولناک مي‌گويد؛ شب پرالتهابي که اتفاقاتش حالاحالاها از ذهنت بيرون نخواهد رفت!

آخرین محصولات مشاهده شده