درباره‌‌ی دختری که ماه را نوشید (گالینگور)

معمولا هر سال روز قرباني باشكوه و عظمت مي‌آمد و مي‌رفت. هر بار بچه‌اي بدون اعتراض براي قرباني شدن تحويل داده مي‌شد. خانواده‌هايشان در سكوت عزاداري مي‌كردند؛ مقدار زيادي غذا از طرف ديگران بهشان پيشكش مي‌شد و همسايه‌ها خانواده‌ها را دلداري مي‌دادند تا شايد اندكي از داغشان كم كنند. معمولا كسي قانون را نمي‌شكست. ولي انگار اين بار فرق داشت...

آخرین محصولات مشاهده شده