درباره‌‌ی در خواب‌هایم چاقویی به دست دارم

ده سال بعد از فارغ‌التحصيلي، جسيکا ميلر براي شرکت در يک گردهمايي دانشجويي به دانشگاه دعوت شده و حالا تمام دغدغه‌اش اين است که همه را مبهوت زيبايي و موفقيت خود کند. اين بار وقتي او را ببينند، بايد همه‌چيز بي‌نقص باشد؛ چون او واقعا بي‌نقص است و ديگر آن دختري نيست که دانشگاه را ترک کرد ـ همان‌وقتي که قتل هدر شلبي همه‌چيز را از هم پاشيد، از جمله پيوند مستحکم ميان شش نفري را که از همان سال اول، صميمي‌ترين دوستان جسيکا بودند. اما در اين گردهمايي چيزي فراتر از حسادت لذت‌بخش دوستان جسيکا در شرف وقوع است. هنوز همه آماد? عبور از اتفاقات گذشته نيستند. هستند کساني که نمي‌توانند اجازه دهند معماي قتل هدر حل‌نشده باقي بماند. درحقيقت، يک نفر تمام برنامه‌هاي آخرهفته را جوري تدارک ديده تا قاتل واقعي به دام بيفتد. همين‌طور که آخرهفته سپري مي‌شود و اعضاي گروه به حقيقت نزديک‌تر مي‌شوند، کم‌کم درمي‌يابند که ميان جمعشان در دانشگاه، چيزي بيش از قتل از نظر پنهان مانده است. کتاب در خواب‌هايم چاقويي به دست دارم که روايتي نفس‌گير و دوزمانه دارد، در محيط سياه دانشگاه و با نگاهي سياه‌تر به دوستي، عشق، عقده و جاه‌طلبي، رماني اعتيادآور و هيجان‌انگيز درباره نسل هزاره است که نمي‌شود آن را زمين گذاشت.

آخرین محصولات مشاهده شده