الايجا بيلي، كارآگاه زميني‌اي كه در ماموريت‌هاي پيشينش در زمين و سياره سولاريا به موفقيت‌هاي جهاني دست پيدا كرده بود، اين‌بار براي حل معماي تازه‌اي به سياره آرورا فراخوانده مي‌شود. در اين سفر آشنايان قديمي بيلي همچون دنيل آليوا كه رباتي انسان‌نماست، دكتر فاستولف و خانم گلاديا دلمار به او كمك مي‌كنند تا واقعه انجماد ذهني جاندر پانل را رازگشايي كند. «دنيل گفت: ”انسان‌ها، همين‌طور جانوران و گياهان، همگي موجودات زنده‌ن، همكار الايجا. ربات‌ها درست مثل اين نمايشگر ساخته دست انسانن. چيزهاي ساخته‌شده نابود مي‌شن، آسيب مي‌بينن، اسقاط مي‌شن و همچنين اتفاق‌هايي براشون ميفته. هيچ‌وقت كشته نمي‌شن.” با اين حال، من مي‌گم كشته مي‌شن، دنيل. جاندر پانل كشته شده.»