درباره‌‌ی زن ماشینی (نمایش‌نامه)

اون آدم بال داره، ولي آزاد نيست! من آزاد بودم پدر! فقط يه لحظه آزاد بودم، اين‌جا روي کره زمين، آزاد بودم! وقتي کاري رو که دلم خواست کردم، آزاد بودم! آزاد و بي‌پروا! چطور مي‌شه پدر؟ چطور ممکنه؟ گناه بزرگ، گناه مرگباري که به خاطرش بايد بميرم و به جهنم برم، به من احساس آزادي مي‌ده! يه لحظه آزاد شده بودم! چطور ممکنه پدر؟ بگو به من چطور ممکنه؟

آخرین محصولات مشاهده شده