درباره‌‌ی شهر استخوان‌ها 2 (ابزار فانی 1)

وقتي كلاري فري پانزده ساله به سمت كلوب پاندمونيوم در نيويورك مي‌رفت، اصلاً انتظار نداشت شاهد قتل باشد- چه برسد به اينكه قتل كار سه نوجوان پوشيده از خالكوبي‌ باشد كه با سلاح‎هاي عجيب و غريب‌شان عرض اندام مي‌كردند. تازه وقتي جسد دود شد و رفت هوا، شوك و وحشت كلاري وصف‌شدني نبود. خيلي زود زندگي كلاري زير و رو شد. مادرش ناپديد شد و خودش به سختي از حمله‌ي هيولايي بدقواره جان سالم به در برد و همان‌جا بود كه با دنياي شكارچي‌هاي سايه آشنا شد: گروه محرمانه‌اي از جنگجويان كه قسم خورده بودند تمام شياطين را از دنياي انسان‌ها بيرون برانند و به دنياي خودشان برگردانند. اما چطور ممكن است انساني از حمله‌ي شياطين جان سالم به در ببرد؟ و حتي موفق شود آن‌ها را بكشد! شكارچي‌هاي سايه دنبال پاسخ اين سؤال‌اند...

آخرین محصولات مشاهده شده