يک تريلر روانشناختي هوشمندانه و الهام‌گرفته از هيچکاک، درباره‌ي دو زن عادي که پس از رسيدن به آستانه‌ي فروپاشي، پيماني خطرناک براي گرفتن انتقام مي‌بندند. شبي تاريک در محله‌ي آپر وست سايد نيويورک، دو غريبه، اماندا و وندي، به‌طور اتفاقي با هم آشنا مي‌شوند. طي صبحت‌هايشان در مي‌يابند که وجه اشتراک‌هاي زيادي دارند. به‌خصوص تنهايي و عطشي بي‌پايان براي انتقام از مرداني که خانواده‌هايشان را ويران کرده‌اند. گفت‌وگوي طولاني آن‌ها به نقشه‌اي بي‌نقص براي مبادله‌ي قتل ختم مي‌شود: «اگر تو براي من بکشي، من هم براي تو مي‌کشم.» در نقطه‎ي ديگر شهر، روث در خانه تنهاست که ناگهان آرامش خانه‌ي زيبايي که با همسرش اسکات در آن زندگي مي‌کند به کابوس بدل مي‎شود: مردي با چشمان آبي نافذ پس از حمله‌اي وحشيانه به روث، در تاريکي شب ناپديد مي‌شود. اما ترس همچنان در دل روث باقي مانده؛ آيا با وجود آن غريبه‌ي چشم‌آبي مي‌توان دوباره احساس امنيت کرد؟