درباره‌‌ی هزارتوی خاطرات فرضی

در اين رمان، نويسنده به كلي خواننده را در موقعيتي عرفاني، سورئال و زباني خاص قرار مي‌دهد، كه به كشف جادو، آئين، هنر و فلسفه راه مي‌يابد. و زبان، عرصه روايت را به سطحي مي‌رساند كه من آن را عرصه سوم روايت مي‌نامم. ساحتي كه مي‌تواند از قيد دو عرصه علم و افسانه گذشته و از وراي آن‌ها به روايت‌هاي انساني و تجربيات بشري در ميان شهر و جهان بپردازد. همه شخصيت‌هاي اين رمان، رويدادها و ديالوگ‌هاي آن در ماهيتي جادويي، سحرآميز و رازآلود درهم‌تنيده مي‌شوند. هيچ‌چيز در اين رمان در مكاني ثابت و در زماني مشخص پايدار نيست، و تجربه زمان و مكان در آن بسيار عرفاني رخ مي‌دهد، و زمان و مكان نه هم‌چون زمان و مكاني فيزيكي، كه متافيزيكي پديدار مي‌شود.

آخرین محصولات مشاهده شده