درباره‌‌ی یوشینو (افسانه دربار جنوبی)

يوشينو: افسانه دربار جنوبي در ميانه‌ دوران کاري بي‌نظير جون‌ئيچيرو تانيزاکي نوشته شده ‌است. وقتي يوشينو: افسانه دربار جنوبي را نوشت، رمان‌ها، داستان‌ها، نمايشنامه‌ها و مقاله‌هاي بيست سال اول فعاليتش تحت عنوان «مجموعه‌آثار» گردآوري و چاپ شده بودند. ولي تا سي‌وپنج سال بعد هم با انتشار آثار جديد، به شوکه‌کردن و سرگرم‌کردن مخاطبانش و پربارترکردن کارنامه‌ي شاخصش ادامه داد. اين نوولا حکايت دو دوست است که باهم به کوهستاني در جنوب کيوتو مي‌روند، يکي در پي کشف رازي اسطوره‌اي و ديگر در پي يافتن چيزي در گذشته‌ خود. تانيزاکي درباره‌ اين داستان مي‌گويد: «تماشاي منظره‌ شکوفه‌هاي گيلاس در توکيو، صرفا مسئله‌ نشستن در اتاق چاي‌خوري پشت صفحه‌هاي بامبويي، تاروي پخته، تخم‌مرغ آب‌پز و نوشيدن است. در سايه‌ اين گل‌ها يوشيتسونه، واکابانونايشي، شيزوکا، تادانوبو، گنکوروي روباه، طبل هاتسونه يا زره هيودوشي وجود ندارد. تماشاي شکوفه‌ها بدون اين‌ها، برايم اصلا تماشاي شکوفه‌ها به‌نظر نمي‌رسد... در شکوفه‌هاي توکيو خيالي وجود ندارد. ولي وقتي رفتم تا شکوفه‌هاي معروف غرب ژاپن را ببينم، احساس کردم ممکن است شبح واکابانونايشي يا بانو شيزوکا را ببينم، و حتي هرازگاهي احساس مي‌کردم تبديل به روباه يا گونتا شده‌ام و مفتون صداي طبل يا سوت دارم پرسه مي‌زنم.»

آخرین محصولات مشاهده شده