درباره‌‌ی 500 میلیون ثروت بانو بیگم

«اين روزنامه‌هاي انگليسي چقدر خوب‌اند!» دكتر اين را با خود گفت و در مبل بزرگ چرمي فرورفت. دكتر سارازن در تمام طول زندگي‌اش از تك‌گويي، كه نوعي سرگرمي ذهني است، سود جسته بود. مردي بود پنجاه ساله، با خطوط ظريف چهره، چشماني پاك و سرزنده پشت عينكي با قاب فولادي، ظاهري در عين حال جدي و دوستانه؛ يكي از آن آدم‌هايي كه در اولين برخورد با او به خود مي‌گوييم: «اين هم يك انسان والا.» در آن ساعت صبح، گرچه لباسي كه بر تن داشت هيچ نشاني از تكلف نداشت، صورتش را اصلاح كرده و كراوات سفيدي به گردن بسته بود...

آخرین محصولات مشاهده شده