درباره‌‌ی 6 درنای سرخ 1

شاهدختي تبعيدشده، اژدهايي تغيير شکل‌دهنده، شش درناي افسون‌شده و نفريني ناگفتني… شيوري‌آنما، تنها شاهدخت کياتا رازي دارد. جادوي ممنوعه در رگ‌هايش جريان دارد. معمولا آن را به‌خوبي پنهان مي‌کند، اما صبح روز مراسم نامزدي‌اش، کنترل خود را از دست مي‌دهد. در ابتدا، احساس مي‌کند که اشتباهش برايش شانس به همراه داشته و عروسي ناخواسته‌اش را به عقب انداخته است. اما اين اشتباه توجه رايکاما، نامادري‌اش را هم جلب مي‌کند. رايکاما که خودش نيز جادوگر است، شاهدخت جوان را تبعيد و برادرانش را به درنا تبديل مي‌کند. به شيوري هشدار مي‌دهد که نبايد به کسي چيزي بگويد و با هر واژه‌اي که از دهانش خارج شود، يکي از برادرانش مي‌ميرد. شيوري، بي‌پول، بي‌صدا و تنها به‌دنبال برادرانش مي‌گردد و از توطئه‌ شومي براي تصاحب تاج‌وتخت پرده بر مي‌دارد. فقط شيوري مي‌تواند قلمرو را احيا کند، اما براي اين کار بايد به پرنده‌اي کاغذي، اژدهايي دمدمي‌مزاج و همان پسري اعتماد کند که سخت تلاش مي‌کرد با او ازدواج نکند. بايد جادويي را نيز در آغوش بگيرد که تمام عمرش ياد گرفته بود هرچه شد آن را بروز ندهد.

آخرین محصولات مشاهده شده