درباره‌‌ی افسانه‌ها و گفتگو با حیوانات (مجموعه داستان)

روزگاري كوتوله‌اي بود به نام درك. چه مردك مزاحمي بود اين درك. هميشه پز مي‌داد. هميشه مي‌خواست جلب‌توجه كند. در همه كاري دخالت مي‌كرد و همه چيز را بهتر از بقيه مي‌دانست. خيلي مزاحم بود. خلاصه كوتوله‌هاي ديگه از دستش به ستوه آمده بودند. شبي همه دور هم جمع شده بودند تا درباره درك حرف بزنند. همين‌طور توي حرف همديگر مي‌دويدند تا بگويند او چه‌قدر مزاحم است....

آخرین محصولات مشاهده شده