خنديدن به... خنديدن از يك بازي شروع مي‌شود. اختلالي كوتاه در نظم نمادين يا يك جابه‌جايي بازيگوشانه در نظم جدي، خشك و مكرر زندگي. به اين معنا اگر خنديدن به... را از معناي غير اخلاقي آن تهيه كنيم، بايد بگوييم كه خنديدن هميشه به دستمايه‌اي هر چند ناچيز نياز دارد. به هر حال بايد به چيزي خنديد و بهترين دستمايه‌ها براي خنديدن هميشه جدي‌ترين مسايل از كار در مي‌آيند. وودي آلن در مجموعه‌ي حالا بي حساب شديم انتقام خود را از مسايل مهمي همچون چاقي، جرايم سازماندهي شده، تحصيلات بزرگسالان، ليست‌هاي خشكشويي افراد مهم، انقلاب‌هاي آمريكاي لاتين و روانكاوي مي‌گيرد. آنچه در زير مي‌آيد بخشي از داستان خاطرات اشميد درباره‌ي اتفاقات پشت‌پرده‌ي جنگ جهاني دوم است: آيا هيتلر مي‌توانست در گذاشتن ريش بر چرچيل پيشي بگيرد؟ هيتلر گفت كه احتمال برد چرچيل بيشتر و پيشي گرفتن بر او غير ممكن است. كورينگ، آن خوش‌خيال احمق، گفت كه پيشوا احتمالا مي‌تواند سريع‌تر خط ريش بگذارد، به شرطي كه ما تمام قواي آلمان را به صورت متمركز در راستاي اين هدف هدايت كنيم...