درباره‌‌ی خانه‌ام آتش گرفته‌ست (مجموعه داستان)

من فقدان‌هايمان را انكار نمي‌كنم. باغ‌ها پرشده‌اند از زباله، هوا گنديده است، حتي درخت‌ها بوي نطفه‌اي سياه مي‌دهند كه به زمين چسبيده است. چرا بايد خودم را مثل ديگران فريب دهم؛ وقتي پرتقالي به فساد كشيده شود، وقتي كتابي سوزانده شود، نور ديگر به روشني قبل نخواهد تابيد. اما مي‌شود كاري كرد. وقتي مه پايين مي‌آيد و در برم مي‌گيرد، مي‌توانم رو به سويشان فرياد زنم، تا حداقل دشمن بترسد، تا بداند روزي برمي‌گرديم، كه شايد همه، مثل من، بوي شكوفه‌هاي پيچ‌اناري را حس مي‌كنند كه هنوز آنجاست.

آخرین محصولات مشاهده شده