درباره‌‌ی فرجام آندریاس

فرجام آندرياس آخرين اثر يوزف روت نويسنده بزرگ ارتشي است. او در ادبيات آلماني زبان كشور اتريش در سده بيستم در كنار دو چهره بزرگ و جهاني ديگر روبرت موزيل و هرمان بروخ جايگاه عظيمي در تاريخ ادبيات جهان دارد. بعد از جنگ جهاني اول به كار روزنامه‌نگاري مشغول شد و براي مجلات، نقد ادبي و مقاله مي‌نوشت. تار عنكبوت، شب هزار و دوم، نسل برباد رفته و مارش رادتسكي از جمله آثار اوست. آثار او از بهترين‌ نمونه‌هاي نثر و سبك ادبيات آلماني در قرن بيستم به شمار مي‌رود. او در رمان‌هايش از روزگاري سخن مي‌گويد كه امپراتوري اتريش قلب اروپا بود. فرجام آندرياس شاهكار كوچكي است از زندگي مردي ژنده‌پوش و بي‌خانمان در حاشيه رود سن. با ورود غريبه‌اي شيك‌پوش به زندگي آندرياس، زندگي او معناي تازه‌اي به خود مي‌گيرد. غريبه كه به تازگي مسيحي شده بود، با دادن مبلغي كلان به آندرياس از او خواست آن را به كليساي قديسه ماري باتينيول بدهد. از اين لحظه آندرياس احساس ديني مي‌كند كه بايد به قديسه ترزا ادا كند، اما هوس‌هاي گاه و بي‌گاهش سنگي است در راه اداي اين دين. اين برخورد اتفاقي، سرنوشت شگفت‌انگيزي را براي آندرياس رقم زد كه در اين داستان به تصوير كشيده شده است. آندرياس قهرماني است كه از آغاز تا پايان داستان رنج مي‌كشد.

آخرین محصولات مشاهده شده