درباره‌‌ی خواب عمیق گلستان

آدم‌ها بسته به موقعيتي كه در آن قرار مي‌گيرند، عقايد سفت و سخت‌شان تغيير مي‌كند. در اين داستان زني كه جز به راستگويي فكر نمي‌كرده، بار سنگين دروغي پانزده‌ساله را بر دوش مي‌كشد. مردي كه جز به خانواده نمي‌انديشيده، وارد مسيري مي‌شود كه جز پنهان كاري راه‌حلي برايش باقي نمي‌ماند. پروانه سراواني در اين رمان نشان مي‌دهد براي هر آدمي راه‌هاي خطا و لغزش، ناگهاني و غيرقابل پيش‌بيني است. در قسمتي از اين رمان مي‌خوانيم: دروغ مثل چاهي عميق است. چاهي است بي‌انتها. ته چاه پيدا نيست. براي رفع و رجوع كردن اولين دروغ بايد پشت سر هم دروغ بگويي. هي دروغ بگويي. هي دروغ بگويي. بي‌آن‌كه بفهمي داري مدام در چاه فرو مي‌روي. دروغ‌هاي پشت سر هم تو را از پا مي‌اندازد. اما چاره‌اي نداري، نمي‌تواني متوقف شوي. آن‌قدر هم جرئت نداري كه صاف بايستي و بگويي: «از اولش هم غلط زيادي كردم كه دروغ گفتم.» پس دوباره و دوباره سقوط مي‌كني.

آخرین محصولات مشاهده شده